بیش از هزار هکتار گونه های ارزشمند جنگل های شمال قربانی سدهای جدید خواهد شد
800 هکتار جنگل هیرکانی قربانی سد کسیلیان/ سکوت متخصصان موافق طرح های جنگلداری
ساخت سد کسیلیان 800 هکتار جنگل هیرکانی را قطع و نابود می کند. حدود 300 هکتار از اراضی جنگلی واقع در طرح های جنگل داری زیر آب سد خواهد رفت و پیش بینی می شود که حدود 450 تا 500 هکتار از جنگل های منطقه واقع در قسمت هایی از سری های طرح جنگلداری شامل گونه های درختی ممرز، انجیلی، کلهو، راش، لرگ، افرا، توسکا و ... به صورت 2 تا 3 اشکوبه و عمدتا با زیر اشکوب گونه ممنوع القطع شمشاد و موجودی بیش از 200 مترمکعب در هکتار و در سری هستند؛ با این همه معلوم نیست چرا برخی متخصصان و دانشگاهیانی که تاکنون فریاد وامصیبت هایشان برای مدیریت جنگل های شمال در اثر اجرای طرح موسوم به "تنفس" بلند بود، اکنون در برابر ساخت این سد و نابودی این جنگل ها سکوت کرده اند.
این در حالی است که متخصصان، علت خشکسالی و سیلاب های ناگهانی را تغییر اقلیم ناشی از کاهش سطح پوشش گیاهی اعم از جنگل و مرتع، و تخریب محیط زیست می دانند و شمال ایران به عنوان یکی از کانون های جدی بحران سیل و کم آبی و کاهش باران و رطوبت در سال های اخیر، دیگر توان تحمل تخریب بیشتر جنگل ها ومراتع را ندارد.
به گزارش سلامت نیوز وزارت نیرو با وجود ناتوانی سدها در تامین آب شرب و کشاورزی و خشک کردن رودخانه ها در اثر سدسازی غیراصولی در چند دهه اخیر، اما همچنان با نگاه سازه محور و بدون توجه به دانش بومی منطبق بر اقلیم، بر طبل سدسازی در هیرکانی می کوبد.
در همین حال نهادهای ناظر و متخصصین جنگل نیز در برابر این رویه، اغلب سکوت اختیار کرده اند و سیاست سازه ای آب که نزدیک به پنج دهه از عمر آن می گذرد می رود تا تمام رودخانه ها و تالاب های کشور را به بیابان هایی که کانون های اصلی "ریزگرد" هستند تبدیل کند.
حالا بعد از توقف سد "فینسک" که می توانست خبری خوش برای مردم باشد "سد کسیلیان" با گنجایش 120 میلیون مترمکعب، در فاصله تنها 11 کیلومتر از سد 150 میلیون متر مکعبی لفور(البرز)، 10 کیلومتری از سد 2 میلیون مترمکعبی "سنبل رود" و 19 کیلومتری از سد 3 میلیون مترمکعبی "برنجستانک" به بهانه تامین آب شرب و کشاورزی مردم شهرهای سواد کود، سیمرغ، شیرگاه و قایم شهر و البته با تخصیص 30 میلیون مترمکعبی با هدف انتقال به شهر سمنان از سوی وزارت نیرو طراحی و برنامه ریزی شده است.
کلکسیونی از سدهای مخرب در جنگل هیرکانی
آمارها می گویند تنها بازمانده جنگل های هیرکانی جهان از عصر یخبندان و نوار باریک اطراف خزر که تنها بخش سبز قابل توجه نقشه ایران بود، طی نیم قرن، نصف شده است. منطقه ای که مهم ترین قطب کشاورزی ایران است و حالا در اثر خشکسالی و کاهش بارش ناشی از تخریب جنگل، می رود تا به یکی از کانون های جدی بحران در کشور تبدیل شود. یقینا سدسازی هم یکی از علت های این معضل است و هم تشدیدکننده این بحران چندساله.
" زارم رود" سدی دیگر با گنجایش 90 میلیون مترمکعبی روی یکی از سرشاخه های اصلی رودخانه تجن، و در فاصله 20 کیلومتری از سد 165 میلیون مترمکعبی شهید رجایی و با بهانه تامین آب شرب مردم ساری و میاندورود از سوی وزارت نیرو برنامه ریزی شده است. سد فینسک 40 هکتار، سد زارم رود 70 هکتار، سد لاسک 100 هکتار، سد کسیلیان بیش از 800 هکتار از جنگل های هیرکانی – کاسپیانی شمال ایران را قربانی مدیریت سازه محور و انتقال آب بین حوضه ای خواهند کرد.
اینها صرفا بخش کوچکی از سدهای برنامه ریزی شده برای ساخت در استان های شمالی ایران است. سد سازی در شمال ایران از این ویژگی نگران کننده برخوردار است که افزون بر همه پیامدهای زیان بار در دیگر نقاط کشور، پیامدهای ویرانگر بیشتری را بر اجزا و ارکان منابع طبیعی و محیط زیستT از جمله منابع خاک و پوشش جنگلی منطقه و زیستگاه گونه های رو به انقراض حیات وحش نیز وارد می سازد.
حنیف رضا گلزار کارشناس ارشد خاک وآب در گفت وگو با "سلامت نیوز" می گوید:« تداوم سدسازی در استان های شمالی با هدف جبران تصوری نادرست که برخی مدیران و نمایندگان این استان در مجلس از آن با عنوان «عقب ماندگی تاریخی در مهار آبهای سطحی» یاد می کنند، در حالی همچون اسبی سرکش، بی توجه به پیامدهای سرکشی خود می تازد و لگد کوب و ویران می کند و پیش می رود که برای رودخانه های جاری در این منطقه دیگر رمقی باقی نمانده است. گواه این ادعا هم خشکیدگی دهانه تجن در نخستین روزهای سال جاری و عدم بازگشایی دریچه های "سد شهید رجایی" آن هم در روزهای مهاجرت ماهیان استخوانی از کاسپین به سمت بالادست تجن با هدف تخم ریزی که بی تردید، اختلال و تنش شدیدی را بر زادآوری ماهیان استخوانی کاسپین تحمیل کرد.»
او می افزاید:« طنز تلخ ماجرا آنجاست در روزهایی که تلاش می شد تا ساخت "سد شهید رجایی" توجیه شود، تامین حقابه زیست محیطی تجن در پایین دست از جمله کارکردهای این سد برشمرده می شد و همین هدف از سوی شرکت آب منطقه ای مازندران، امروز برای توجیه "سد زارم رود" نیز تکرار می شود. از اینکه مدیران بخش آب استان مازندران در پی «جبران عقب ماندگی تاریخی مهار رواناب های سطحی» استان هستند و یا اینکه نمایندگان مازندران در مجلس در این عقب ماندگی تاریخی، مازندران را با استان های پرتنش آبی مثل اصفهان و چهار محال و بختیاری مقایسه کنند و سقف آینده نگری و توان مدیریتی خود را با این آرزو که « مازندران هم باید همچون اصفهان و چهار محال با توسعه سدسازی سهم خود در مهار آب های سطحی را افزایش دهد» به نمایش گذاشته و در معرض نقد افکار عمومی قرار می دهند، در می گذرم؛ چرا که ماموریت اثبات شده وزارت نیرو و شعب استانی آن درحال حاضر تنها "توسعه مدیریت سازه محور" و ماموریت و دغدغه مشخص نمایندگان مجلس هم صرفا "کلنگ زنی و افتتاح طرح ها غول پیکر" است. طرح هایی که صرفا ابعاد، حجم و سنگینی آن برای دیده شدن با چشم سر و تبلیغات اهمییت دارد نه کارکرد واقعی آن.»
فرش قرمز مدیران آب برای پیمانکاران سدسازی و انتقال
گلزار با اشاره به همسویی مدیران بخش آب با پیمانکاران سدسازی و انتقال آب می گوید:« از اینکه مدیران بخش آب در جلسات رسمی برای پیمانکاران سدسازی و انتقال آب بین حوضه ای فرش قرمز پهن می کنند و خم و راست می شوند و از اینکه نمایندگان مجلس برای کلنگ زنی سدهای جدید در حوضه های انتخابیه خود در برابر دوربین رسانه ها با هم رقابت می کنند هم در می گذرم ولی نمی توانم به راحتی از کنار سکوت جامعه تخصصی حوزه جنگل در برابر این تخریب های گسترده بگذرم.»
سکوت دانشگاهیان طرفدار مدیریت جنگل
او گفت:« روی سخنم به طور مشخص با آن دسته از اساتید دانشگاه ها و کارشناسانی است که مدیریت جنگل ها را صرفا در "طرح های جنگل داری" خلاصه کرده و این طرح ها را تنها و تنها نسخه نجات بخش و قدرتمندترین مانع برای دست درازی به جنگل های شمال معرفی می کنند. اما در برابر تخریب و نابودی دست کم 1000 هکتار جنگل هیرکانی آن هم برای ساخت سدهای جدیدی که هیچ ضرورتی ندارد و در عرصه های دارای "طرح جنگلداری" سکوت مطلق پیشه کرده اند. آیا نباید این "سکوت" معنا دار، در برابر آن "قیل و قال"، دفاع پر حرارت و همه جانبه از "طرح های جنگلداری"، رمز گشایی شود؟ به راستی رمز این سکوت و بی تفاوتی در چیست؟»
گلزار تاکید می کند:« از میان سدهای در دست مطالعه و برنامه ریزی شده در شمال ایران، دو سد «زارم رود» و «کسیلیان» از این ویژگی برخوردارند که بخش های از عرصه های جنگلی دارای "طرح جنگلداری" را قربانی مدیریت سازه محور آب می سازند. با استناد به صورتجلسه مورخ 1391.09.01 کمیته فنی دفتر جنگلداری و اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان مازندران (ساری)، در خصوص "سد کسیلیان"، «حدود 300 هکتار از اراضی جنگلی واقع در طرح های جنگلداری تحت پوشش مدیریت صنایع چوب و کاغذ مازندران زیر آب سد خواهد رفت و یا از حیز انتفاع خارج خواهد شد».
این کارشناس ارشد خاک وآب می افزاید:« البته این همه ماجرای خسارت تحمیل شده از سوی "سد کسیلیان" بر جنگل های منطقه شیرگاه و سواد کوه نیست؛ چرا که با استناد به بند 6 همان صورتجلسه، «پیش بینی می شود که حدود 450 تا 500 هکتار از جنگل های منطقه واقع در قسمت هایی از سری های طرح جنگلداری چوب و کاغذ مازندران شامل؛ انجیلی سرا، جینکا، میانا و سوخه سرا نیز مورد تخریب واقع شده و یا از حیز انتفاع خارج می شوند. این صورتجلسه در ادامه به این نکته اشاره می نماید که؛ «این جنگل ها دارای تیپ های مختلف و شامل گونه های درختی ممرز، انجیلی، کلهو، راش، لرگ، افرا، توسکا و ... به صورت 2 تا 3 اشکوبه و عمدتا با زیر اشکوب گونه ممنوع القطع شمشاد و موجودی بیش از 200 مترمکعب در هکتار و در سری می باشند». افزون بر این خسارات در بند 7 این صورتجلسه نیز تصریح شده که؛ «جاده دسترسی طرح ورودی از شهر شیرگاه از کیلومتر 7.5 به علت واقع شدن در حریم آب دریاچه سد، از حیز انتفاع خارج خواهد شد و ...».
گلزار با اشاره به سد زارم رود و تشابهات آن با کسیلیان می گوید:« درباره "سد زارم" رود نیز با وضعیت مشابهی روبرو هستیم؛ چرا که مختصات مورد تقاضا برای ساخت این سد نیز با استناد به اسناد رسمی و نقشه های به دست آمده « در قطعات شماره 1، 2، 3، 20، 21 سری 1 و قطعات 5، 14، 20، 21، 35، 36، 37 و 38 سری 5 از بخش 6 "طرح جنگلداری نکا - ظالمرود" واقع است که به استناد کتابچه طرح جنگلداری سری 5 بخش 6، قطعه 37 جزو قطعه شاهد و قطعه 38 به دلیل شیب زیاد عرصه به عنوان قطعه حفاظتی درنظر گرفته شده است».
این کارشناس محیط زیست می افزاید:« همچنین اسناد و گزارش های موجود بیانگر این است که «تیپ عمده جنگل در هر دو سری، ممرز – انجیلی همراه با گونه های کلهو، افرا، توسکا، راش و بلوط بوده که از تراکم نیمه انبوه برخوردار است». همچنین مطالعات انجام شده در این عرصه جنگلی بیانگر آن است که «به طور میانگین 200 اصله درخت در هکتار با موجودی میانگین 260 مترمکعب در هکتار پوشش جنگلی عرصه مورد نظر برای ساخت "سد زارم رود" را تشکیل می دهد.»
گلزار می گوید:« متاسفانه با وجود آنکه تخریب و پاکتراشی عرصه های جنگلی دارای طرح مصوب جنگلداری با هدف احداث دو سد کسیلیان و زارم رود در دستور کار وزارت نیرو قرار دارد، تا این لحظه شاهد هیچ واکنش و اعتراضی از سوی طرفداران طرح های جنگلداری سابق که این طرح ها را تنها ضامن حفظ و حراست از جنگل های شمال معرفی می کنند نبوده ایم. این سکوت برخاسته از "مصلحت"، "بی توجهی"، "ناامیدی" یا هر چیز دیگری، در کنار "انفعال و ناتوانی" تاریخی و البته شاید همراهی "سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور" با مجریان طرح های عمرانی، چنان پیمانکاران و مافیای سدسازی را گستاخ کرده که بی مهابا و بدون اخذ هیچ مجوزی، با استفاده از ماشین آلات سنگین اقدام به تخریب پوشش جنگلی و احداث جاده اختصاصی برای دسترسی به ساختگاه "سد زارم رود" کرده اند. اگرچه حسب شنیده ها پس از افشا و رسانه ای شدن این هجمه، اداره کل مذکور نسبت به طرح شکایت اقدام کرد ولی تاکنون گزارشی در خصوص روند پیگیری این پرونده به افکار عمومی ارایه نشده و مهم تر از آن به این پرسش پاسخ داده نشده که « چطور می شود تعدادی ماشین آلات سنگین شامل لودر، بیل مکانیکی و کامیون وارد عرصه جنگلی شوند، چندین روز اقدام به قلع و قمع پوشش گیاهی کرده و جاده موجود را تعریض و عرصه را زخمی نمایند، اما دستگاه متولی صیانت از جنگل در بی خبری کامل به سر ببرد؟»
به گفته گلزار این بی خبری، انفعال، دست درازی و تخریب جنگل در حالی انجام می شود که با استناد به بند 3 موصوبه شماره 10147/ت 24120 ه مورخ 01/05/1380 هیات وزیران؛ « در راستای طرح صیانت از جنگل های شمال کشور، صدور مجوزهایی که به هر ترتیب به کاهش مساحت جنگل های شمال کشور منجر می شود از سوی تمام دستگاه ها متوقف و ممنوع می باشد».
این کارشناس ارشد خاک وآب در انتها هشدار می دهد:« سخن پایانی اینکه در روزهایی که خبر توقف احداث سد ویرانگر فینسک بر روی سرشاخه اصلی رود تجن با هدف انتقال آب آن به خارج از حوضه تجن بزرگ به دستور شخص رییس جمهور تا بازنگری مجدد در مطالعات این سد صادر شده، ضرورت دارد تا همه کارشناسان دغدغه مند آینده زیست بوم شمال کشور پیش از آنکه عملیات تخریب جنگل با هدف ساخت سدهای کسیلیان و زارم رود آغاز شود، مخالفت صریح و کارشناسی خود را با اجرای این دو طرح در چارچوب قوانین کشور اعلام و از نابودی پهنه های گسترده ای از منابع طبیعی منطقه به نام شعار پوچ و توخالی اشتغال، رفاه و ... جلوگیری کنند.»
ا