فاجعه سد زارم رود در قلب جنگل های هیرکانی
سدهایی که برای اجرا در جنگل های هیرکانی در دست پیگیری است، دست کم 1000 هکتار جنگل را نابود می کند
پروژه های سدسازی بدون مروری بر تجارب ناگوار و فجایع پیشین ادامه دارد و حیرت آور است که ویرانی جنگلها، نابودی گونههای نادر جانوری و گیاهی و خشکیدن چشمهها و رودها موجب نشده تا این پروژه ها متوقف شود. قابل پیش بینی است که با ساخت سد «زارم رود» بر سرشاخه های «تجن» در استان مازندران نیز همان اتفاقات تلخ گذشته تکرار شود. به گواه اظهارات مطلعان، اخیرا چندین دستگاه ماشین آلات سنگین راه سازی وارد جنگل شده و با هدف دسترسی به ساختگاه سد زارم رود نزدیک به 2.5 کیلومتر در داخل جنگل جاده ساخته اند، با این همه سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری بدون هیچ گونه مخالفتی خاموش مانده است. در این بین، طرح ادعای واهی تامین آب پایدار برای شهر ساری به عنوان هدف از اجرای این پروژه نمی تواند توجیه کننده باشد چرا که به این ترتیب، باید منتظر زوال جنگلهای هیرکانی و اراضی کشاورزی منطقه بود. از سوی دیگر، صاحب نظران در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی تبیین کرده اند که سد شهید رجایی با گنجایش 165 میلیون مترمکعب، بر رودخانه تجن احداث و در آستانه بهره برداری است، بنابراین دلیلی ندارد که در پایین دست این سد، سازه دیگری با صرف هزینه های گزاف ساخته شود.
اردیبهشت ماه امسال بود که عملیات اجرایی این سد به عنوان چهارمین سد بزرگ مازندران، با سکوت سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور و سازمان حفاظت محیط زیست، در قلب جنگل های هیرکانی مازندران آغاز شد، اما دغدغه مقام معظم رهبری و تاکید ویژه ایشان، ضرورت جلوگیری از هرگونه تعدی به این جنگل های ارزشمند و ثروت ملی بوده و این مهم در نامه سرگشاده جمعی از فعالان محیط زیست و منابع طبیعی کشور خطاب به مسعود منصور، معاون وزیر و رئیس سازمان جنگل ها، مراتع وآبخیزداری کشور نیز ذکر شده است.
فعالان محیط زیست و منابع طبیعی پس از آغاز عملیات اجرایی سد زارم رود، این اقدام را مورد نقد قرار داده و نوشتند: «احداث آن به بهانه «تامین آب شرب پایدار مازندران» از سوی وزارت نیرو و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حالی است که پیش تر سد شهید رجایی با گنجایش 165 میلیون مترمکعب روی سرشاخه اصلی تجن احداث و در حال حاضر به همراه سد گلورد – که خود پیشینه ای اندوه بار در تخریب و نابودی بخش هایی از جنگل های ارزشمند منطقه دارد - در حال تامین نیازهای آبی بخش های کشاورزی، صنعت و خانگی مرکز و شرق مازندران است.» از آنجایی که ساختگاه این سد در میان جنگل های انبوه هیرکانی منطقه قرار دارد و بر اساس برآوردهای اولیه بین 300 الی 400 هکتار از این جنگل ها و اراضی کشاورزی به همراه میلیون ها مترمکعب از منابع خاک ارزشمند منطقه به واسطه قرار گرفتن در مخزن این سد، به طور کامل نابود می شود، فعالان محیط زیست با استناد به تهدیدات قطعی و پیامدهای زیان بار احداث سدهای متوالی روی تجن (از جمله سدهای فینسک و چرگت در بالادست)، بر ساختار و هویت زیستی رود تجن، از عالی ترین مقام مسئول سازمان متولی حفاظت و صیانت از منابع طبیعی کشور درخواست کرده اند که نسبت به اعلام موضع مخالف آن سازمان با آغاز فعالیت اجرایی این سد اقدام کند.
سکوت سازمان جنگل ها مصداق عینی «ترک فعل»
به نظر می رسد مسئله فراموش شده، عدم دخالت یا ناتوانی در نه گفتن سازمان جنگل ها به برخی دستگاه هاست که حنیف رضا گلزار-
کارشناس ارشد آب وخاک و عضو هیئت مدیره جمعیت دیده بان طبیعت، سکوت این سازمان را مصداق عینی «ترک فعل» دانسته و در گفت و گو با «رسالت» به «ماده (2) «قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع» استناد کرده که به صورت آشکار «حفظ و احیاء و اصلاح و توسعه و بهرهبرداری از جنگل ها و مراتع و بیشههای طبیعی و اراضی جنگلی ملی شده متعلق به دولت» را به عهده سازمان جنگلبانی ایران تکلیف کرده است. گلزار می گوید: «جدای از این قانون بند (3) مصوبه شماره 20147/ت 24120 مورخ 1380/05/01 هیئت محترم وزیران هم در راستای صیانت از جنگل های شمال کشور تاکید نموده که «صدور کلیه مجوزهایی که به هر ترتیب به کاهش مساحت جنگل های شمال کشور منجر می شود از سوی تمامی دستگاه ها متوقف و ممنوع شود». قید واژه «توقف» در این بند خیلی مهم است. یعنی اینکه تمام پروژه هایی که پیش از تصویب این قانون قرار بود با کاهش سطح جنگل های شمال اجرایی شوند هم مشمول این قانون شده و باید متوقف شوند. سازمان جنگل ها با اینکه برای جلوگیری از اجرای طرح های عمرانی در جنگل های شمال از پشتوانه قانونی بسیار خوب و اثر گذاری برخوردار است اما متاسفانه تا امروز از این پشتوانه استفاده نکرده است و این مصداق «ترک فعل» است.»
نقش سازمان جنگل ها به عنوان متولی عرصه های طبیعی چیست؟
بر اساس متن گزارش های ارزیابی، سدهایی که برای اجرا در جنگل های هیرکانی در دست برنامه ریزی و پیگیری است، دست کم 1000 هکتار جنگل را نابود خواهد کرد. همه این سدها نیز مجوز ارزیابی زیست محیطی دریافت کرده اند.
گلزار در این رابطه تاکید می کند: «باید مشخص شود که این ارزیابی ها چطور انجام شده و چطور تصویب شده؟ نقش سازمان جنگل ها به عنوان مالک و متولی عرصه های طبیعی و جنگلی چه بوده؟ در قضیه سد زارم رود دست کم 70 هکتار جنگل هیرکانی که رویشگاه گونه های ارزشمندی مثل سرخدار است نابود می شود. بماند که مطالعات زمین شناسی و سنگ شناسی و گسل شناسی انجام شده اصلا ساخت این سد خطرناک را توصیه نمی کند.»
وقتی افزایش قیمت زمین، به عنوان یکی از نقاط قوت سد زارم رود بیان می شود!
تاسف بار است که در متن گزارش های ارزیابی که از سوی سازمان حفاظت محیط زیست تصویب هم شده، مسئله «افزایش قیمت زمین های اطراف و پایین دست محل احداث سد» و یا «افزایش خرید و فروش ملک و زمین» به عنوان یکی از نقاط قوت سد زارم رود بیان می شود، گلزار با بیان این موضوع، قویا تصریح می کند: «اساس این گزارش ارزیابی نه زیر سوال بلکه باطل است. اصلا معلوم نیست چنین چیزی را چطور سازمان حفاظت محیط زیست تایید کرده و سازمان جنگل ها هم ساکت مانده؟ بعید می دانم چنین صراحتی در خصوص افزایش قیمت اراضی بواسطه سد سازی در تاریخ تدوین گزارش های ارزیابی مورد مشابهی داشته باشد. آقای دکتر سلاجقه پیش و پس از انتصاب به افکار عمومی قول داده بودند که «کمیته بازنگری در ارزیابی های زیست محیطی» را تشکیل دهد تا گزارش های ارزیابی زیست محیطی که این چنین بی مبالات تصویب شده بود توسط کارگروه های تخصصی و بی طرف مورد بازنگری قرار گیرند اما متاسفانه تا امروز چنین نشد و همان روال غلط قبلی در حال اجراست.»
1000 هکتار جنگل قربانی سدهای غیر ضروری/ تجاوزات آشکار به جنگل و تاختن به توقف بهره برداری چوبی؟
همانطور که در مقدمه این گزارش ذکر شد، اخیرا چندین دستگاه ماشین آلات سنگین راه سازی وارد جنگل شده و با هدف دسترسی به ساختگاه سد زارم رود نزدیک به 2.5 کیلومتر در داخل جنگل جاده ساختند بدون اینکه از سازمان جنگل ها مجوزی دریافت کنند، این سازمان هم سکوت کرده است. گلزار می گوید: « حداقل انتظار این بود که از متخلفین شکایت و ماشین آلات را توقیف می کردند اما فقط سکوت کردند با چنین رویکردی تعجب آور نیست که وزارت نیرو اصلا دستگاه متولی منابع طبیعی کشور را به حساب هم نیاورد. تاسف آور است که این تجاوزات آشکار به جنگل دیده نمی شود ولی گروهی شبانه روز توقف بهره برداری چوبی از جنگل را با عنوان «رهاشدگی» می کوبند. افکار عمومی این «رهاشدگی» را قضاوت می کند. «رهاشدگی» و سکوت در برابر نابودی 1000 هکتار جنگلی که قرار است قربانی سدهای غیر ضروری و تکراری شود. مگر نمی گویید که هرجا « طرح جنگلداری » بوده جنگل از همه تعدیات و بلایای آسمانی و زمینی مصون مانده؟ خوب برای افکار عمومی پاسخ دهید چطور سد زارم رود که ساختگاه آن در داخل قطعه شاهد طرح جنگلداری هم قرار دارد مجوز دریافت کرده؟ چرا دستگاه متولی سکوت کرده و پیگرد قانونی نمی کند؟»
پس از بی عملی سازمان جنگلها، نکته قابل تامل در تحمیل مدیریت سازه محور آب، اظهارات نادرست و غیرتخصصی نمایندگان مازندران است، چندی پیش پس از سکوت مجمع نمایندگان مازندران در مجلس جمعی از نخبگان و کارشناسان مستقل نامه ای خطاب به نماینده آبادان تدوین و به خاطر ردیف های مدیریت سازه محور آب در لایحه بودجه سال 1401 دادخواهی کردند.
بسیار ناامید کننده است که در واکنش به این درخواست یکی از نمایندگان مازندران با رسانه ها مصاحبه کرده و می گوید که سد کسیلیان هم باید ساخته شود! کمال علیپور مطرح کرده، «این سد پس از ساخت یکی از سدهای بزرگ کشور ساخته خواهد شد که تاثیر زیادی در مهار آبهای سطحی منطقه دارد و بر خلاف باور موجود و برخی ادعاهای مطرح شده در فضای مجازی قرار نیست آب آن به سمنان منتقل شود. ساخت این سد هیچ ربطی به سمنان ندارد و موقعیت آن به گونهای است که تمام آب ذخیره شده در آن برای مناطق پاییندست استفاده میشود.
یعنی با مهار آب هم از هدررفت آن جلوگیری میشود، هم آب مورد نیاز کشاورزی منطقه تأمین میشود و هم در تأمین آب آشامیدنی از آبهای سطحی به شرایط مطلوبی میرسیم.»
این عضو مجمع نمایندگان مازندران با اشاره به ابراز نگرانی دوستداران محیط زیست از زیر آب رفتن و تخریب بخشی از جنگلهای هیرکانی با ساخت سد کسیلیان خاطرنشان کرده: «البته یکی از دلایل مخالفتهای موجود از بین رفتن بخشی از جنگلها یا عرصههای طبیعی است که آن را رد نمیکنیم. با ساخت سد کسیلیان هم این موضوع اتفاق خواهد افتاد. اما در همه جای دنیا اجرای یک پروژه هزینهای برای منطقه هم دارد. در مورد سد کسیلیان پیشنهاد شده است که وزارت نیرو در تفاهم نامهای بابت ساخت سد موظف شود که سه برابر جنگلهایی که زیر آب میرود جنگلکاری کند و تا پنج سال نیز موظف به نگهداری از این جنگلها باشد تا جنگل به بار بنشیند.»
گلزار در پاسخ به این اظهارات حیرت آور می گوید: « سد کسیلیان بر اساس گزارش های رسمی تنها 300 هکتار جنگل درجه 1 را در مخزن خود غرق می کند. پیش بینی شده که تا 500 هکتار هم به دلیل ریزش و رانش از بین می رود یعنی یک سد کسیلیان به تنهایی بیش از 800 هکتار جنگل که رویشگاه گونه شمشاد هیرکانی است را قربانی می کند که چه بشود؟ تا 30 میلیون متر مکعب آن به سمنان منتقل شود و بقیه هم رگ های رودخانه تِلار را به بهانه تامین آب شرب و توسعه کشاورزی بند بیاورد. و باز تاسف بار تر اینکه این آقای نماینده اصلا از ماجرا خبر ندارد که قبلا از محل ساخت این سد 30 میلیون مترمکعب به سمنان تخصیص داده اند و با صراحت می گوید اصلا ربطی به سمنان ندارد!! این برای یک شخص در قامت نماینده مجلس بسیار ناپسند است که بدون اطلاعات کامل با رسانه ها صحبت کند و بر چیزی که نمی داند و اطلاع ندارد تاکید کند.»
نماینده مجلسی که می خواهد مازندران مسیر خوزستان و اصفهان را طی کند!
این کارشناس ارشد آب و خاک می گوید: «ای کاش کم اطلاعی نمایندگان به همین جا ختم می شد. ما پیشتر نگران سکوت نمایندگان مازندران بودیم ولی امروز بیشتر نگران حرف زدن آنها هستیم.
ای کاش همچنان سکوت کنند و چیزی نگویند که ظاهرا پیامدهایش کمتر است. تصور کنید این همه مشکلات در همین سال جاری در خوزستان و اصفهان در خصوص مدیریت منابع آبی پیش آمد ولی باز شخصی در قامت نماینده مجلس مصاحبه می کند و ابراز تاسف
می کند که در مدیریت سازه محور آب، مازندران از خوزستان و اصفهان عقب مانده و منتهای آمال آقای نماینده این است که مازندران هم مسیر خوزستان و اصفهان را طی کند!»
این بخش از گفته های گلزار، مربوط به قسمتی از سخنان کمال علیپور- عضو مجمع نمایندگان مازندران است که مهار آبهای سطحی در کشور را نیاز غیرقابل انکار کشور عنوان و تاکید کرده است: «در برنامه پنجم و ششم توسعه تأکید شده که تأمین آب مورد نیاز در بخشهای کشاورزی و آشامیدنی باید به سمت استفاده از آبهای سطحی و روانآبها برود. طبق برنامه تا پایان برنامه ششم توسعه باید حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد از آبهایی که به دریا میریزد مهار شود تا هم در تأمین برق از آنها استفاده کنیم، هم آب مورد نیاز کشاورزی تأمین شود و هم مشکلات تأمین آب آشامیدنی کاهش یابد. در برخی استانها این برنامه به خوبی پیش رفته است. مثلا کهگیلویه و بویراحمد، اصفهان و خوزستان از برنامه جلو هستند و بخش قابل توجهی از آبهای سطحی را مهار کردهاند. استان پرآب لرستان به حدود
۴۵ درصد مهار آبهای سطحی رسیده است. اما در مازندران متأسفانه هنوز بین ۸ تا ۹ درصد آبهای سطحی مهار میشود. یعنی ما حدود ۵۵ تا ۶۰ درصد از برنامه توسعه کشور عقب هستیم.»
با استناد بر این اظهارات، گلزار متوجه این عزم جزم برای نابود کردن مازندران نمی شود: «تصور می کنم ایشان نه تنها چیزی نمی خواند و نمی داند، بلکه اصلا حتی اخبار داخل کشور را هم دنبال نمی کند. معلوم نیست چه کسانی به اینها مشاوره می دهند که با بیان چنین حرف های بی پایه و اساس و خنده داری حیثیت خودشان را هم حفظ نمی کنند. مگر می شود که شما بدانید سدسازی و انتقال آب چه بلایی بر سر خوزستان و اصفهان آورده آن وقت با صراحت با رسانه ها مصاحبه کنید و خوزستان و اصفهان را الگوی مدیریت آب معرفی کنید؟ این خیلی عجیب و البته خطرناک و ناامید کننده است.»