با توجه به سرعتگیری عملیات احداث سد بر روی سرشاخه زارمرود؛ چـشم کـارون نگـران تجـن است
ماشینِ ساختِ سدِ «زارَمرود»، که برخی به اشتباه آن را «ظالِمرود» میخوانند (سد میتواند ظالم باشد اما رود نه!) در حالی پر قدرتتر از قبل، به راه افتاده است که هنوز تکلیفِ احداثِ سد پرحاشیه فینسک با آنهمه تخریب زیست محیطی و تبعات اقتصادی و اجتماعی معلوم نشده است.
ماشینِ ساختِ سدِ «زارَمرود»، که برخی به اشتباه آن را «ظالِمرود» میخوانند (سد میتواند ظالم باشد اما رود نه!) در حالی پر قدرتتر از قبل، به راه افتاده است که هنوز تکلیفِ احداثِ سد پرحاشیه فینسک با آنهمه تخریب زیست محیطی و تبعات اقتصادی و اجتماعی معلوم نشده است.
«سد زارمرود» چهارمین سدی است که پس از سدهای شهید رجایی، فریم صحرا و فینسک، بر روی سرشاخههای رود تجن ساخته میشود تا الگوی شکست خوردهی سدسازیهای متوالی روی رودخانههای «خوزستان» این بار در «مازندران» تکرار شود.
سد زارم رود قرار است با هدفِ تأمین آب نیاز شرب شهرها و روستاهای دشت تجن به میزان 31 میلیون متر مکعب (زون 7 طرح آبرسانی شامل شهرهای ساری و میاندورود)، تامین حقابه مورد نیاز کشاورزی به میزان 18.4 میلیون متر مکعب، تامین آب مورد نیاز صنعت شهرها و روستاهای شرق مازندران به میزان 8 میلیون مترمکعب، تأمین آب مورد نیاز زیستمحیطی به میزان 19.65 میلیون مترمکعب، تخصیص آب به میزان 15.05 میلیون متر مکعب جهت تامین کمبود نیاز زیست محیطی دریا با هدف حفظ شرایط تخمریزی ماهیان، بر روی سرشاخه رود تجن ساخته شود. حجم کل مخزن سد در تراز نرمال (ظرفیت اسمی) این سد 82.2 (mcm) میلیون مترمکعب و حجم مفید آن برابر با 68.7 (msm) میلیون مترمکعب خواهد بود.
تکلیف بسیاری از خسارات و خرابیها مشخص نشده است
داریوش عبادی عضو شبکه انجمنهای زیست محیطی و منابع طبیعی کشور در این باره به «خبرشمال» میگوید: این طرح در حالی سند ارزیابی زیستمحیطی خود را از سازمان محیطزیست دریافت کرده است که ما و بسیاری از کارشناسان امر نسبت به آن ایرادات و اشکالاتی جدی وارد میدانیم و به همین خاطر نیز درصدد هستیم تا با تشکیل یک تیم کارشناسی قوی از میانِ متخصصان شاخههای مختلف در حوزه عمران، زمینشناسی، منابع طبیعی و محیط زیست و آب و خاک و ...، پس از بررسی نقاط تاریک و مبهم این سند، اعتراض خود را به سمع و نظر دستاندرکاران ساخت این سد به ویژه وزارت نیرو برسانیم. این سند ارزیابی نشان میدهد که مطالعات مرتبط به درستی در این باره انجام نشده و فقط خواستهاند مهر تاییدی از جانب منابع طبیعی پایِ این سند خورده باشد!
عبادی ادامه میدهد: به طور مثال در این سند، فقط به ذکرِ جابهجایی روستاهای احمدآباد، موسیکلا و بازار خیل بسنده شده و به چگونگی این جابهجایی و پرداخت خسارات وارده به مردم روستا هیچ اشارهای نشده است. در فصلِ دوازدهم، از سند ارزیابی این سد که به دست خبرشمال رسیده، در بند ارزیابی مقاومتکنندهها و تسهیلکنندهها در امر اجرای طرح جایگزین، جابهجایی جمعیت و خرید اراضی، آمده است:« جهت بررسى استقبال و يا احياناً مقاومت اهالى روستاهاى متضرر از طرح زارمرود كه به نحوى دچار خسارت در اراضى كشاورزى يا واحدهاى مسكونى و دامدارى خود در نتيجه آبگيرى از سد زارم رود مىگردند از تكميل پرسشنامههاى خانوار در محدوده روستاهاى منطقه استفاده شده است. جمع بندى پرسشنامههاى تهيه شده نشان داده است كه بخش قابل توجهى از اهالى روستاهاى منطقه (واقع در درياچه سد) با اجراى سد زارمرود موافقاند و مهمترين تقاضاى آنها در ارتباط با مشاركت در اجراى طرح سد زارمرود، پرداختِ عادلانه خسارت اراضى كشاورزى، باغى و واحدهاى مسكونى و دامدارى مىباشد. قابل ذكر است با توجه به مطالعات تخصصى كشاورزى صورت پذيرفته در محدوده مطالعاتى به دليل راندمان پايين كشاورزى (اعم از ديم و آبى) در محدوده مطالعاتى، درآمد حاصل از فعاليت كشاورزى در آبادىهاى منطقه چندان مناسب نمىباشد.»
البته این اولین بار نیست که سدسازان از استقبال گرم و پرشور و خوشحالی عمیقِ مردم از ساخت یک سد میگویند؛ برای نمونه در زمان احداث سد گلورد نکا نیز چنین اظهارات و بازارگرمیهایی را از سوی سازندگان سد شاهد بودیم؛ اما اکنون کافیست دستاندرکاران احداث سد و مسوولان و نمایندگان برای پی بردن به اوج شادی و خوشحالی مردم، قدم رنجه کرده و به روستاهایی نظیر رودبار و قریب محله و چند روستای دیگر در محل اجرای سد تشریف برده و از نزدیک پایِ درد و دل مردم نجیب این روستاها بنشینند. قطعا اگر امروز همان سوالات را از آنها بپرسید به شما خواهند گفت که چگونه رویای شیرین سد به سدی در برابر رویای شیرین زندگی ساده و باصفای روستاییشان تبدیل شده است.
روستاهایی که اکنون متروکه شده و از آن همه سرزندگی، شادابی و جریان شورانگیز زندگی در آنها خبری نیست!
احیای 150 هکتار جنگل در ازای نابودی 71 هکتار؟
داریوش عبادی در ادامه با بیان اینکه این سند فقط در حد یک گزارش نیمه تفصیلی است، گفت: این سند تنها و تنها وضع موجود را ترسیم کرده و هیچگونه راهحلی در رابطه با مشکلات اجتماعی، اقتصادی در پیِ احداث سد ارائه نکرده است.
به گفته این فعال منابع طبیعی مازندران، یکی از نتایجِ تلخِ احداثِ سد زارم رود، نابودی 71 هکتار از جنگلهای زیبای منطقه است که هماکنون نیز تعداد زیادی از این درختان توسط عدهای از عوامل، بدون نشانهگذاری و اخذ مجوز از منابع طبیعی و سازمان جنگلها، قطع شدهاند و البته دادستانی در حال حاضر ورود کرده و برای این افراد پرونده تشکیل شده است. یعنی وزارت نیرو به اندازهای برای ساخت این سدِ پرابهام و ایراد عجله دارد که حتی منتظر اخذ مجوز قانونی از منابع طبیعی برای قطع درختان هم نماند و خود، راسا اقدام کرد!
عبادی میگوید: ماجرا از جایی عجیبتر میشود که بدانیم منابع طبیعی برای رفع تکلیف و مسوولیت از خود، پیشنهاد کرده است تا در ازایِ نابودی 71 هکتار جنگل بکر خدادادی، 150 هکتار جنگل مخروبه احیا شود و حال آنکه ما در دانش و ادبیات منابع طبیعی و جنگل، چیزی به عنوانِ جنگل مخروبه نداریم و گویا منابع طبیعی فقط برای خالی نبودن عریضه و اینکه جوابی برای مردم و رسانهها داشته باشد، چنین پیشنهادی داده و باید گفت اصلا این چه تدبیری است که ما حکم به نابودی 71 هکتار جنگل در منطقهای بدهیم و بعد بخواهیم جنگلهایی را در نقاط دیگر آباد کنیم؟! وی با اشاره به بخشِ فنی سند ارزیابی سد زارم رود نیز گفت: گزارش زمینشناسی نشان میدهد که این سد بر روی چندین گسل فعال و گچی قرار دارد، اما گویا ترس از این موضوع نیز هیچ زلزلهای در دلِ مجریان طرح به پا نکرده و آنان بدون توجه به این مساله مهم همچنان متقاضی احداث این سد هستند. عبادی ادامه داد: سازمان محیط زیست نیز یک سری شروط تعیین کرده در حالی که خودشان هم میدانند هیچ تضمینی برای قبول و رعایت این شروط از سوی مجریان پروژه وجود ندارد و این سد در شرایطی ساخته میشود که اهمیت حیاتِ رودخانه تجن برای شرق مازندران بر هیچکس پوشیده نیست؛ چنانکه احداث این سد غیرکارشناسی قطعا تبعاتی را برای وابستگان زیست محیطی و اقتصادی این رود در پی خواهد داشت. عبادی در پایان گفت: طبعا این سند ارزیابیِ پُر ایراد و اشکال باید به سرعت مورد بازنگری قرار گیرد تا با نگاهی بیطرفانه، اثرات سوء زیست محیطی و اجتماعی و اقتصادی این سد از یک سو و منافع و سودهای حاصل از احداث این سد نیز از سوی دیگر بررسی شود تا معلوم گردد اساسا احداث این سد پرهزینه، به نفع مصالحِ زیست محیطی و کشاورزی مردمان منطقه خواهد بود یا خیر.
هدف اصلی، انتقال آب است
عبدالله درزی استاد و عضو هیات علمی دانشگاه منابع طبیعی و علوم کشاورزی ساری نیز در گفتوگو با خبرشمال با اشاره به وقوعِ سیلاب سال 98 در اراضی پایین دستِ تجن تصریح کرد: متاسفانه در آن سال خسارات سنگینی به مزارع کشاورزی و کشاورزان وارد شد و بر همین اساس، یکی از تفکرات حاکم، حول محور مهار و رام کردن یکی از سرشاخههای تجن به نام «زارم رود» به وسیله احداث سد است؛ اما آنچه که باید به آن توجه داشت این نکته است که این رودخانه از دیرباز سیلخیز بوده و برای فائق آمدن بر سیلاب باید علت را کشف کرد نه آنکه به دنبال معلول بود. ایراد کار اینجاست که ما برای مهار، مدیریت و کنترل آبهای سطحی همواره شیوه مدیریت سازه محور را پیش گرفتهایم تا به قولی خودمان را راحت کنیم و باز سوالی که در اینجا پیش میآید این است که آیا بناست بر روی سایر سرشاخههای تجن نیز سد بزنیم؟ حال آنکه همین امروز تجربه ساخت سد البرز بر روی بابلرود به ما نشان میدهد، این سد نتوانسته است به خوبی مانع از طغیان رود و جاری شدن سیلاب شود! در خوزستان با آنهمه سدسازی بیرویه بر روی سرشاخههای کارون چه نتیجهای حاصل شد؟ آیا غیر از این است که این سدها آرام آرام نفس کارون را گرفتند در حالی که سیلابهای متعدد به قوت خود باقی ماند؟! سدسازی همواره به عنوان یک راهکار عوامفریبانه در کنترل سیلاب، از سوی مسوولان امر دنبال شده است، در حالی که میشود سیلاب را به کمک شیوههای غیرمخرب زیست محیطی به آسانی مدیریت کرد.
وی با بیان اینکه سد فریم صحرا به دلیل جانمایی نامناسب امروز به عنوان یکی از سدهای خشک شناخته میشود گفت: تاکنون حتی یک سیلاب نیز در آن منطقه به وقوع نپیوسته که بخواهد درستی دیدگاه سازندگانش را اثبات کند!
درزی در پی پاسخ به این پرسش خبرشمال مبنی بر اینکه آیا اساسا سدهای ساخته شده در مازندران طی سالهای اخیر با نیتِ کنترل ِسیلاب ساخته شده است یا انتقال آب به مناطق کمآب و بیآبِ همسایه گفت: البته که هدف اصلی همان انتقال آب است با پوششِ کنترل سیلاب اما حتی در صورتِ غلبه داشتن هدفِ دوم، این سوال مطرح میشود که مگر استانی مانند سمنان از همه منابع آبی خود استفاده کرده که اکنون در فکر بدست آوردن آب از منابع فرااستانی است؟ کما اینکه من خبر دارم سمنان همین حالا از منابع آبی خوبی برخوردار است که حتی بهتر از رودخانه تجن میتواند، نیاز آبی استان را تامین کند؛ اما متاسفانه منافع مافیای آب و سودهای هنگفتِ حاصل از سدسازی که به جیب مهندسین مشاور و پیمانکاران میرود چشمان ما را برای دیدن حقایق و واقعیتهای عینی کور کرده است.
چطور میشود یک تجربه تلخ را هزاران تکرار کرد؟
این عضو هیات علمی دانشگاه منابع طبیعی و علوم کشاورزی ساری با اشاره به توجیهاتی که برای ساخت سد زارم رود وجود دارد، میگوید: یکی از آن توجیهات خندهدار این است که گفته میشود، با احداث این سد، علاوه بر تامین 18.4 دهم میلیون مترمکعب آب کشاورزی برای پایین دست رود و نیز 31 میلیون متر مکعب تامین آب شرب، چیزی در حدود 35 میلیون مترمکعب هم صرفِ تنظیم جریان زیست محیطی «زارم رود» و جبران کمبود نیاز زیست محیطی دریای مازندران خواهد شد و به عبارتی، میخواهند بخش اعظم آورد سالانه آب رودخانه را با توجه به میانگینهای بلندمدت با سد کنترل کرده و به این شکل سهم هریک را مشخص و بین آنها تقسیم کنند! این توجیه عجیب به این معناست که ما تقسیمبندی طبیعی اکوسیستم را قبول نداریم و در واقع با این کار، سعی در ایجاد اختلال در فرایندهای طبیعیِ طبیعت داریم. این استاد دانشگاه اینطور ادامه میدهد: چطور میشود یک تجربه تلخ را هزاران بار تکرار کرد آن هم در این سطح وسیع؟ مگر همه ما ندیدیم چه به روزِ دریاچه زیبای ارومیه آمد؟ سدهایی که به صورت مسلسلوار ساخته و در نهایت به این نتیجه رسیدند که برای تامین حقابه دریاچه همه آن سدها باید باز شود!
درزی اضافه کرد: در مورد رود تجن آنچه که به عمد از قلم افتاده این نکته است که این رود پس از رسیدن به محل تلاقی همه سرشاخهها از ناحیه کمربندی به پایین و تا نزدیکیهای دریا عموما خشک بوده و در فصل تابستان که فصل بهرهبرداری آبی این رودخانه است، هیچ آبی از طرف رود به سمت دریا جاری نمیشود! متاسفانه قسمتی از آن هم به ورود پساب تصفیه خانه فاضلاب اختصاص یافته که آلودگی زیادی را به رودخانه تحمیل کرده و بنابراین اگر به دنبال تامین نیاز زیست محیطی رودخانه هستیم باید در پی جبران خسارات وارده به آن باشیم نه آنکه کارهای اشتباه گذشته را به یک خطای جبران ناپذیر دیگر منتهی کنیم.
*در پی جبرانِ خطاهای گذشته باشیم نه تحمیل خسارتی دیگر به طبیعت
به گفته این استاد دانشگاه، اگر واقعا به دنبال جبران نیاز زیست محیطی رود هستیم باید بگذاریم فرایند طبیعی خود را طی کند نه آنکه با ایجاد یک سد بتنی همین اندک راه تنفسی او را نیز مسدود کنیم. ما در عمل نباید و نمیتوانیم برای رودخانه و اکوسیستم تعیین تکلیف کنیم و هر اقدام ما که به شکل مصنوعی بر طبیعت تحمیل میشود تبعات تلخ و عواقب دردناکی را برای ما و طبیعت به دنبال خواهد شد.
به گفته عبدالله درزی بهترین کاری که اکنون برای نجات جان «زارم رود» میتوانیم انجام دهیم، این است که درصدد احیایِ زمینهای تغییر کاربری گرفته در بالادست رود شامل (مرتع، جنگل و ...) باشیم و ساختوسازهای بیرویه و غیرمجاز را متوقف کرده و به حریم رود تجاوز نکنیم؛ جلوی جنگلخواریهای گسترده در این مناطق بایستیم و اجازه دهیم اکوسیستم هرچند که به مدت زمان طولانی نیاز باشد، خودش را ترمیم کند و دست از دستاندازی به طبیعت برداریم؛ شک نداشته باشیم، با این اقدامات در بلندمدت جلوی سیلابهای خانمانبرانداز نیز گرفته خواهد شد.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: اگر که واقعا به دنبال تامین آب کشاورزی هستیم میتوانیم سیلابها را با تدابیری به سمت آببندانها در محلهای مصرف هدایت کنیم و لازم به توضیح است چنانچه این آببندانها به درستی تغذیه شوند، میتوانند در سفرههای آب زیرزمینی هم نفوذ کرده و منابع آبی تحتالارضی ما را نیز غنی کنند. براساس اظهارات درزی، اگر مشکل ما تامین آب شرب است، میتوان با فرهنگسازی و اصلاح الگوی مصرف و همچنین اصلاح و نوسازی شبکههای آبرسانی از اتلاف و هدررفت و پِرتِ آب جلوگیری کرد. وی در پایان گفت: حتی اگر بعد از همه این تدابیر، از جمله صرفهجویی در مصرف آب شرب و بهسازی شبکههای آبرسانی و افزایش بهرهوری آب در بخش کشاورزی (با اقداماتی نظیر تجهیز و نوسازی اراضی و زهکشی و استفاده از آبیاری قطرهای و مکانیزه کردن زمینهای کشاورزی) همچنان نیاز به احداث سد بود که البته کاملا بعید به نظر میرسد، میتوان این نیاز را با احداث سدهای کوچک برآورده کرد تا هم هزینه کمتری روی دست دولت بگذارد و هم خسارات و تبعات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی کمتری به دنبال داشته باشد.
نگذارید تجن به روزِ کارون بیفتد!
همه این سخنان کارشناسی و راهحلها و چارهجوییهای منطقی و علمی در این زمینه در حالی ارائه میشود که مسوولان در استان سمنان، همچنان مرغشان پای در کفشِ منابع آبیِ مازندران دارد.
گلرو نماینده مردم سمنان، مهدیشهر و سرخه اخیرا در نطق میان دستور خود در مجلس شورای اسلامیبا اشاره به خواسته مردم حوزه انتخابیه از دولت آقای رئیسی عنوان کرد:« آب به عنوان مایه حیات و عنصر اساسی توسعه، اصلیترین نیاز و خواسته مردم منطقه است که متأسفانه پروژههای انتقال آب با کندی پیش میرود لذا مردم میخواهند پروژههای ملی انتقال آب به استانهای کویری از جمله سمنان را اجرایی کنند و محرابیان وزیر نیرو باید در عمل به وظایف خود در قبال مردم استان سمنان متعهد باشد.»
استاندار سمنان نیز مهمترین معضل پیش روی استان در مسیر توسعه پایدار را کمبود منابع آبی و ضرورت تأمین آب از منابع بروناستانی دانسته و میگوید:« در صورت تحقق نیافتن این مهم، توسعه استان غیرممکن خواهد بود.»
در همین رابطه یکی از کانالهای خبری تلگرامی سمنان تعریضی به این سخنان استاندار زده و مینویسد:«مردم از استاندار محترم انتظار دارند به این پرسش پاسخ دهند که شخص استاندار در مدت سه سال مسوولیتشان، به چه میزان برای تامین آب تلاش کردهاند، حاصل تلاش ایشان چه بوده و چند لیتر به میزان آب موجود در قبل از مسئوولیتشان افزوده شده است؟» کار به جایی رسیده است که یکی از مقامات استان سمنان، قبولِ تصدی استانداری توسط فرد بعدی را مشروط به قبول داشتنِ اجرای طرحهای آبی از جمله انتقال آب دریای خزر به استان دانسته است. فارغ از اینکه به گفته کارشناسان، سمنان، به راحتی میتواند دست در جیب مبارک منابع آبی خود کرده و هزینهی توسعهی اقتصادی و صنعتیاش را خودش بپردازد، مقامات استان سمنان، به گونهای برای منابع آبی مازندران نقشه کشیده و برنامه ریختهاند که گویی مازندران، یکی از شهرستانهای این استان است یا اساسا هدفِ آفرینش مازندران، از همان ابتدا برآوردن نیازهای آبی استان سمنان بوده است!
ما مردم مازندران ضمن اعلام این مطلب که هیچ دشمنی و خصومتی با مردم عزیز سمنان نداریم و این مهم را در همزیستی بسیار خوب با سمنانیهای شریف مقیمِ استان نشان دادهایم، از دولت محترم و به ویژه وزارت نیرو میخواهیم تا دیر نشده، در نگاهِ از بالا به پایین خود به منابع آبی مازندران و بذل و بخشش آن به استانهای همسایه تجدیدنظر کرده، دستِ مافیای آب و سدسازی را از غارت منابع آبی مازندران کوتاه کند وگرنه دیر و دور نیست که «تجن» به روزِ «کارون» بیفتد و مردم عزیز مازندران به سرنوشتِ تلخ و غمانگیز مردم نجیب خوزستان دچار شوند.