جشن مُردگان؛ از آئینهای مازندرانی تا جشنهای آمریکایی
28 تیرماه شمسی برابر 26 عید ماه تبری براساس یک باور ایرانی باستانی در مناطقی، روز عید است. اما عیدی به نام «عید مردگان»؛ باورهای «مرگ» و آئین های برای «مردگان» از جمله موضوعات جامعه شناسی و رفتارشناسی مذهبی مورد بررسی بوده است.
28 تیرماه شمسی برابر 26 عید ماه تبری براساس یک باور ایرانی باستانی در مناطقی، روز عید است. اما عیدی به نام «عید مردگان»؛ باورهای «مرگ» و آئین های برای «مردگان» از جمله موضوعات جامعه شناسی و رفتارشناسی مذهبی مورد بررسی بوده است.
مرگ از عوامل مهم تشکیلدهنده ساختار نظم اجتماعی است و همچون الههای الهامبخش نقش آفرین صحنه مذاهب، فلسفهها، ایدئولوژیهای سیاسی و هنرهاست و ارزشهای فرهنگی و فرآیندهای محوری اجتماعی را رونمایی میکند. مرگ عاملی است که در تماس با هر نظم فرهنگی باورها، ارزشهای فرهنگی و ملاحظات اصلی آن فرهنگ را آشکار میسازد. دکتر غلامحسین معتمدی در گروه نخبگان خبرآنلاین این موضوع را در یادداشتی با عنوان « مرگ و فرهنگ؛ ارزیابی نظام میرایی» تحلیل کرده است.
جامعه شناسان «مذهب» را یکی از ریشه های مهم سنت های بزرگداشت مردمان می دانند. سنت ها و آئین هایی که در مرزها و منطقه های مختلف ایران و جهان به گونه هایی متفاوت رخ می نمایند. خبرآنلاین در انعکاس گزارش های استانی و ایران شناسی خود به معرفی این سنت ها پرداخته است. در این گزارش به سنتی دیرینه در مناطق مازندران می پردازیم که دربسیاری کشورهای جهان نیز به گونه های مختلفی رایج است. امروزه حتی گورستان ها را بخش مهمی از صنعت گردشگری می دانند و از آن با عنوان «گورستان ها و صنعت گردشگری سیاه» یاد می کنند.
بر اساس تقویم تبری دوم مرداد، اولین روز نوروز تبری است و چون تبری ها چهارشنبه نداشتند برای برگزاری مراسمی همچون چهارشنبه سوری با روشن کردن آتش در روز ۲۶ عَید ماه تبری برای پاسداشت درگذشتگان و نیاکان خود چراغ راهنمایی برمی افروختند. 26 عید تبری همان 28 مرداد شمسی ست که از دیرباز در روستاهای مازندران، به روز «عید مردگان» یا «جشن مردگان» معروف بوده است.
سابقه «روز ارواح» و «عید مردگان» از اسپانیا تا آمریکا
این عید « روز مردگان » در هشت شهر آمریکایی با عنوانDía de Muertos شناخته می شود. ریشه آن به دوران حکومت «آزتک، Aztec » و نیز به فرهنگ های باستانی اسپانیایی باز می گردد.
زمانی که ماه نوامبر فرا می رسد، میلیون ها نفر از مردم مکزیک و دیگر کشور ها، برای رفتگان خود، جشن بزرگداشت برگزار می کنند و برایشان محراب های کوچک، جمجمه های تزئین شده، اشعار زیبا و بعضی از زیبا ترین نقاشی های صورت را خلق می کنند .
این رسم و رسومات طی زمان گسترده تر شدند و با عقاید کاتولیکی مردم عصر جدید در هم تنیده شدند و زمان برگزاری آن، به روز های اول و دوم ماه نوامبر تغییر داده شد. یک نوامبر را " روز فرشتگان " و دو نوامبر را " روز ارواح " نامیده اند .
هزاران سال بعد، مردم مکزیک و دیگر کشور های لاتین، با برگزاری جشنی برای عزیزان از دست رفته ی خود در این دو روز، از این مراسم باستانی یاد می کنند. اول نوامبر برای کودکانی، که مرگ زود هنگام داشته اند اختصاص داده شده است و دوم نوامبر روزی است، که خانواده ها دیگر اعضای از دست داده ی خود را می ستایند. آن دسته از افرادی که در این جشن شرکت می کنند، با ساختن محراب های کوچکی که عکس مرحوم، چندی گل، غذا های مختلف و چیز های بیشتر دیگری را در بر دارد، آرزو می کنند که رفتگانشان حتی برای یک شب هم که شده به پیش آن ها برگردند. بعضی دیگر از " کاترینا، Catrina " ها استفاده می کنند، که اسکلت های مزین شده ای هستند که توسط چاپگر مشهور مکزیکی، " خوزه گوادالوپه پوسادا، Jose Guadalupe Posada "، در میان مردم محبوب شده اند.
عده ی دیگری نیز به قبرستان ها می روند تا به تمیز کاری بپردازند و چند پیشکش از خود برای دوستان و فامیل مرحومشان بر جای می گذارند.
در سراسر کشور آمریکا، این سنت در بعضی شهر ها هم چنان به قوه ی خود باقی است و همه ساله برگزار می شود. مراسم ها و جشن های با شکوه و بزرگی مانند ؛ نمایش ها، مهمانی های دسته جمعی، مکزیکی / آمریکایی ها را به یک دیگر نزدیک می کنند.
خبرآنلاین گزارش تصویری مراسم جشن مردگان را در مکزیکوسیتی منتشر کرده است.
جشن روز مردگان را نباید با جشن هالووین اشتباه گرفت
جشن مردگان یا Día de Muertos به طور سنتی در طی سه روز انجام می شود و از ۳۱ نوامبر آغاز می گردد. این فستیوال بسیار قدیمی است و ریشه آن به صدها و شاید هزاران سال پیش برمی گردد. طبق اسناد امروزه می دانیم که جشن روز مردگان توسط تمدن های پیشاکلمبی (دوران پیش از کشف قاره آمریکا توسط کریستف کلمب) به ویژه آزتک ها، مایایی ها و توتوناک ها برگزار می شده است.
آزتک ها که سرخپوستان بومی مکزیک به شمار می روند یک ماه کامل را به جشن می پرداختند و طبق باورهای خود به بانوی مرگ به نام Mictecacihuatl احترام می گذاشتند. امروزه اگرچه باورهای مردم تغییر کرده اما همچنان برخی از مولفه های این رسم و رسوم باقی مانده است. در سال ۱۹۱۳ هنرمند مشهور خوزه گودولف پوسادا تصویری از La Calavera Caterina کاترینا کشید و از آن زمان، تصویر کاترینا به عنوان نماد غیررسمی جشن روز مردگان استفاده می شود.
البته جشن روز مردگان را نباید با جشن هالووین اشتباه گرفت. سرخپوستان بومی مکزیک یا همان آزتک ها جشن روز مردگان را در ماه آگوست برگزار می کردند. با این حال، زمانی که اسپانیایی ها مکزیک را تحت استعمار خود قرار دادند این رسم را کمی تغییر دادند و آن را با فستیوال مسیحی All Hallows مطابقت دادند. در جشن روز مردگان زنان بسیاری چهره خود را شبیه تصویر بانوی مرگ گریم می کنند و به خیابان ها می آیند. حتی جالب است بدانید که هرسال رکوردهایی برای بیشترین تعداد کاترینا در یک محل هم ثبت می شود.
آماده سازی برای روز مردگان از هفته ها و شاید ماه ها قبل شروع می شود. خانواده های مکزیکی محلی ویژه را برای گرامیداشت مردگانشان در منزل تعیین می کنند و بعد، تصاویر آن ها و همینطور غذاهای مورد علاقه آن ها را در آن مکان قرار می دهند. در باور و اعتقاد مکزیکی ها مردگان در روز جشن مردگان برای سر زدن به اقوامشان به این دنیا بازمی گردند. بنابراین خانواده ها تلاش می کنند خانه هایشان را برای ورود عزیزان فوت شده شان آماده کنند. یک نوع نان شیرینی سنتی به نان مردگان یا Pan de Muerto نیز از قدیم در ایام جشن پخته می شود و در کنار سایر چیزها قرار داده می شود.
جشن مردگان در سرزمین تبرستان
28 تیر - از آغاز سال در تقویم رسمی ایران ۱۲۱ روز گذشته و به پایان آن ۲۴۴ روز (در سال عادی) یا ۲۴۵ روز (در سال کبیسه) ماندهاست. در سرزمین تبرستان در این روز «جشن مردگان» برپا میشود و در بعضی از شهرها مراسم «کشتی لوچو» میگیرند. طبرستان، تبرستان، تپورستان یا تپوران (به فارسی میانه:Tapurstan.png ) به بخشی از سرزمینهای میان کوههای البرز و دریای مازندران گفته میشدهاست. نام طبرستان معرب نام تپورستان بوده و به پیشینه اسکان قوم تپور، یکی از قبایل ایرانیتبار دوران باستان و یکی از طوایف سکاها بازمیگردد.
روزی که فریدون حاکم سوادکوه مازندران، ضحاک را از پای در آورد
در منطقه مازندران، 28 تیرماه شمسی برابر 26 عید ماه تبری براساس یک باور، مناطق کوهپایه به عنوان عید این روز را گرامی میدارند. در چنین روزی مردم منطقه اعتقاد دارند که فریدون حاکم سوادکوه مازندران ضحاک را از پای در آورده و مردم با شنیدن این خبر به جشن و پایکوبی پرداختهاند و با آتش زدن گونها و بلند شدن دود سفید نشان یک جشن و خبر مهم را به همدیگر اطلاعرسانی میکردند. مردمی که از ستم ضحاک به تنگ آمدند و هر روز شاهد به خون نشستن جوان خود بودند و فریدون این شیر سوادکوهی او را از پای در آورده است.
مراسمی که از گذشته در مناطق پایین دست به عنوان کشتی لوچو برگزار میکنند و همه ساله در ایام خاصی انجام می شود بر گرفته از همان سنت و اعتقاد قدیمی مناطق کوهپایه است.
در چنین ایامی با حضور در آرامگاهها و امامزادهها و اطعامدهی شادباش گویی به همدیگر این ایام را جشن میگیرند و بنام عید مردگان مشهور است.
آیین های جشن مردگان در روستاهای مازندران
روستاهای مازندران از دیرباز رسم بر این بوده است که مردم از چند روز مانده به جشن مردگان، مقدمات مراسم را تدارک می بینند و غذای مفصلی می پزند، شیرینی و میوه تهیه می کنند و صبح زود راهی زیارتگاه ها و گورستان ها می شوند و تا عصر در کنار مزار اموات می مانند، در آنجا غذا می خورند و خیرات می دهند.
مردم پیش از رفتن به سر مزار آنجا را پاکسازی میکردند زیرا آنان بارور داشتند همچنان که در نوروز خانه های خود را تمیز میکنیم باید مزار درگذشتگان خود را غبار روبی کرد و به یاد آنها پذیرایی مختصری همراه با غذا در کنار مزار درگذشتگان خود می خوردند تا با درگذشتگان خود همسفره شوند با این روش میخواستند برای نیاکان خود پاسداشتی انجام دهند.
مازندرانیها معتقد بودند که گورستانها هم همچون خانههایشان تمیز و پاکیزه شود و به انسانها بیحرمتی نشود و به این طریق به اجدادشان و برای خود احترام قائل شوند.
باورهایی در ارتباط با مرگ
باورها و ملاحظات فرهنگی در ارتباط با مرگ از آغاز زندگی بشر تا کنون عمدتاً در خدمت دو هدف اصلی بوده است. یکی آنکه با قراردادن مرگ در یک نظام منسجم ارزشی که معمولاً با زندگی پس از مرگ در پیوند است از خوفناکی آن بکاهد و دوم آنکه اعضاء خانواده و خویشاوندان متوفّی را با حمایتهای لازم در راستای تجدید پیوند با زندگی سازماندهی کند.
به این ترتیب منطبق با تنوّع فرهنگی زندگی در جوامع مختلف شاهد نگرشهای فرهنگی گوناگون نسبت به میرایی نیز خواهیم بود که در یک طبقهبندی کلّی میتوان این نگرشهای فرهنگی را به چهار گروه پذیرنده، انکارکننده، مبارزهجویانه و مشتاقانه در برابر مرگ تقسیم کرد.
منطق فرهنگی حاکم بر جوامع همان گونه که زندگی اعضاء خود را تعریف و قالببندی میکند، در ارتباط با مفاهیم مربوط به میرایی و فناپذیری چه از بابت فردی و چه از جهت جمعی چهارچوبهای مشخصّی را فراهم میبیند تا ساختارهای جامعه را بازسازی کند و بقای فرهنگی آن را میسّر سازد.