تبخیر و تغییر رژیم باد دو عامل مهم کاهش تراز آب «خزر»
مطالعات محققان حوزه دریای خزر نشان میدهد آبدهی رود ولگا بیشترین اثر را در تراز دریای خزر دارد و این در حالی است که روند سدسازی از ۴۰ سال قبل در روسیه متوقف شده، ولی در سایر کشورهای حوزه خزر ادامه دارد و آنچه که موجب کاهش تراز آب خزر شده، تبخیر و گرمایش جهانی است.
به گزارش خبرمازندران به نقل از ایسنا دکتر حمید علیزاده لاهیجانی، استاد پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی و علوم جوی امروز در سمینار روز ملی دریای کاسپین (خزر) که توسط پژوهشکده علوم زمین سازمان زمینشناسی ایران برگزار شد، به تاریخچه نوسان تراز آب دریای خزر و بازخوردهای زیست محیطی آن پرداخت و گفت: حوضه آبریز دریای خزر در روسیه، ایران، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان و اندکی در گرجستان و ارمنستان و ترکیه است و این حوضه یخچال عمدهای ندارد و بیشتر در ارتفاعات البرز و قزاقستان است. درباره یخچالهای البرز اطلاعاتی ندیدم، ولی یخچالهای قزاقستان با حجم ۴۰ کیلومتر مکعب است که اگر ذوب شوند، حدود ۴۰ کیلومتر مکعب آب تولید خواهند کرد.
وی افزود: خزر ارتباط هیدرولوژیکی با دریاها و اقیانوسها ندارد، هر چند که در گذشته داشته است و از سوی دیگر حدود ۳۵ درصد حوضه آبریز خزر بیابانی است، به این معنا که در سمت شرق و شمال شرقی و بخشی از حوضه ولگا و قفقاز رودخانهای وجود ندارد.
علیزاده، میزان آبدهی رود ولگا به عنوان بزرگترین رود منتهی به خزر را ۲۵۲ کیلومتر مکعب دانست و یادآور شد: میزان آبدهی سفید رود ۱.۵ تا ۲ کیلومتر مکعب است که بخش زیادی از آب این رود صرف امور کشاورزی میشود. به این نکته باید توجه شود که تراز آب خزر عمدتا وابسته به ورودی و خروجی آب است. بخش ورودی خزر عمدتا از طریق آبدهی رودخانهای آن هم از رود ولگا و بارش و بخش خروجی خزر مربوط به تبخیر است.
این استاد پژوهشگاه اقیانوسشناسی و علوم جوی با اشاره به برخی از تئوریها در زمینه از دست رفتن آب خزر از طریق آبهای زیرزمینی، با تاکید بر اینکه اندازهگیریها و دانش زمینشناسی ما این نظریه را نشان نمیدهد و خروجی آب از خزر تنها از طریق فرایند تبخیر است. از این رو دو عامل میزان ورودی آب ولگا و تبخیر در سطح تراز آب خزر تاثیرگذار و تعیینکننده است.
وی با اشاره به منحنی تراز آب خزر بر اساس دادههای ایستگاه باکو با بیان اینکه این بخش از دادهها و منحنیهای مربوط به آن حاصل ۳۰ سال همکاری منطقهای بین سازمانهای ۵ کشور ساحلی خزر است، ادامه داد: علاوه بر این دادهها و دادههای ماهوارهای، نشان میدهد که تزار آب خزر روند کاهنده دارد و هیچ روند معکوسی دیده نمیشود. دریای خزر، دریای بسیار بزرگ است که از نظر زمین شناسی ویژگیهای اقیانوسی دارد و از نظر آب شناسی، یک اقیانوس کوچک به شمار میرود؛ از این رو این گونه نیست که خزر تنها با گرم شدن آب، میزان تبخیر آن نیز افزایش یابد و یا با مصرف بیشتر آب، تراز آب کاهش یابد.
خزر و سدسازی
استاد پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی و علوم جوی با تاکید بر اینکه حیات خزر بر میزان آبدهی رود ولگا و بارشها است، خاطر نشان کرد: سدهایی که بر روی حوضههای خزر ساخته شده، از دهه ۵۰ میلادی آغاز شدهاند و تقریبا بر روی همه رودهای بزرگ خزر، سد احداث شده و در این میان تعداد سدهای احداث شده بر روی رود ولگا به تنهایی بیشترین اهمیت را در تراز دریای خزر دارد و بعد از آن سدهای "کورا" (بزرگترین رود در منطقه قفقاز) در این حوضه اهمیت دارد.
علیزاده با بیان اینکه سدهای احداث شده بر رودهای ایران بسیار کوچک هستند، یادآور شد: حجم اولیه سدهای ولگا ۱۷۵ کیلومتر مکعب و حجم اولیه سدهای رود کورا ۲۵.۵ کیلومتر مکعب بوده که در مقایسه با سد سفیدرود به عنوان بزرگترین سد حوضه آبریز خزر در ایران که در زمان ساخت حجم مخزن آن ۱.۸ کیلومتر مکعب بوده است، حجم اولیه همه سدها ۲۱۲ کیلومتر مکعب برآورد شده است.
وی با با بیان اینکه در این میان حجم مفید سد رود ولگا به ۸۰ کیلومتر مکعب رسیده، چون با رسوب پر شده است، افزود: حجم سدهای کورا به ۱۴ کیلومتر مکعب و حجم مفید کل سدهای حوضه خزر به ۱۰۲ کیلومتر مکعب رسیده، ضمن آنکه مصرف آب در حوضه آبریز خزر بین ۴۳ تا ۵۵ کیلومتر مکعب در سال است.
علیزاده اضافه کرد: در پایان دوران شوروی مصرف آب ۵۵ کیلومتر مکعب در سال یعنی بیشتر مصرف در حوزه ولگا بود، ولی بعد از فروپاشی، آب رایگان برای کشاورزی عرضه نشد؛ از این رو مصرف آب کاهش یافت. با افزایش بازدهی مصرف و پولی شدن آب، مصرف آب در حوضه ولگا کاهش یافت، ولی در حوزه خزر جنوبی که شامل کشورهای جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، ایران و بالادست رود کورا شامل ترکیه و ارمنستان و گرجستان است، هنوز طراحی و ساخت سد وجود دارد و در ترکیه نیز این روند ادامه دارد و این در حالی است که در حوزه ولگا در ۴۰ سال اخیر هیچ سدی ساخته نشده است.
طرح انتقال آب خزر از گذشته تا حال
استاد پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی و علوم جوی، طرح انتقال آب را یکی از طرحهای بزرگ در شوروی سابق در دهه ۷۰ میلادی دانست که طرحهای اولیه آن به دهه ۲۰ تا ۳۰ میلادی برمیگردد و گفت: در آن زمام شوروی میخواست با انتقال آب، بخشی از شمال شرقی خزر را جدا کنند. این طرح در دهه ۲۰ و ۳۰ به دلیل وقوع جنگ جهانی انجام نشد و بعد از جنگ جهانی، اولویتهای شوروی به سمت توسعه کانالهای کشتیرانی و سدسازی روی ولگا تغییر یافت.
وی اضافه کرد: در این طرح به طور دقیق کلیه محاسبات مهندسی انجام شده بود که در کجاها نیاز به حفر تونل و چه میزان نیاز به خاکبرداری است و چه میزان تاسیسات هیدرولیکی نیاز دارد، ولی این طرح به دو دلیل لغو شد؛ یکی زیست محیطی و دلیل دیگر اقتصادی. این طرح با مخالفت جهانی برای طرح انتقال آب و اقتصاد ضعیف شوروی باعث شد طرح مسکوت بماند و بسیاری از اساتید طراح این طرح، تنزل درجه یافتند؛ از این رو این طرح هیچگاه اجرایی نشد.
علیزاده ادامه داد: در آن زمان شوروی درصدد بود با اجرای طرح انتقال آب، سیستم یکپارچهای را تهیه کند که هر جا آب کم بود، تبادل آب صورت گیرد؛ چرا که در آن زمان تراز کاهشی آب برای ما زیاد محسوس نبود، ولی برخی از بنادر شوروی غیر قابل استفاده شدند.
تبخیر زیاد خزر
علیزاده، تبخیر را از دلایل مهم کاهش تراز آب در خزر دانست و گفت: بر اساس تحقیقات جدید تیم تحقیقاتی با حضور محققان ایرانی، روسی و آلمانی، تغییر رژیم باد یکی از دلایل افزایش تبخیر در این منطقه است. تنها گرم شدن آب به خودی خود شاید بتواند بر روی دریاچه ارومیه اثرگذار باشد، ولی برای دریایی مانند خزر کافی نیست؛ چرا که وقتی آب تبخیر میشود، منطقه به سطح اشباع شدن در سطح میرسد و این رطوبت ایجاد شده ناشی از تبخیر با استفاده از یک سیستم جوی به آسیای میانه هدایت میشود و این روند موجب تشدید شدن تبخیر در خزر میشود. این فرایند از سال ۱۹۹۶ دیده شده و تاکنون این روند تغییر نیافته و در حال حاضر رژیم تغییر تراز آب روند کاهنده دارد.
علیزاده با تاکید بر اینکه تالابهای ایران در افزایش و یا کاهش تراز آب خزر بیشترین تاثیر را دارند، گفت: برخی از تالابهای کنوانسیون رامسر شامل تالاب انزلی، بوجاق، امیرکلا، خلیج گرگان، میانکاله و گمیشان با زمینهای کشاورزی مراکز جمعیتی، صنعتی و شهری محاصره شدهاند و این امر بیشترین فشار را به تالابها وارد کرده است، ضمن آنکه کاهش و تغییر تراز خزر نیز بیشترین اثر را بر آنها دارد، به گونهای که تالاب گمیشان در حال خشک شدن است. از سوی دیگر کاهش تراز آب کمترین اثر را بر روی رود ولگا دارد.
به گفته وی، بر اساس مطالعات، وقتی تراز آب تا ۳ متر تغییر میکند، تالابهای ولگا نه خیلی بزرگ میشوند و نه خیلی کوچک، چون حجم آب رود ولگا به اندازهای است که هم کاهش تراز آب خزر را پوشش میدهد و هم افزایش تراز آب را.