۷۰ سال «مسکن درمانی» زاینده رود
تجربه ناخوشایند مدیریت منابع آبی می گوید در هر دوره ای که تقاضای آب در اطراف زاینده رود زیاد شد، به جای "مدیریت تقاضا" با صرف هزینه های گزاف به "مدیریت عرضه" آن هم از نوع "سازه بنیان" و "بتن محور" آن پرداخته شد؛ شیوه ای که می توان بدون تعارف از آن به عنوان "تزریق مُسکّن" نام برد. نگرش و روشی گران قیمت و البته پر عارضه که اگرچه درد را برای دوره ای آرام می کند، اما عفونت درون را با گذشت زمان بد و بدتر می کند و سرانجام امیدوارکننده ای ندارد. یادداشت حنیف رضا گلزار کارشناس ارشد خاک وآب را در ادامه بخوانید.
اگر دولتمردان در سال ۱۳۳۲ و ۱۳۶۴ تونل های کوهرنگ ۱ و ۲ را به بهره برداری نمی رساندند، شاید امروز با "خودتنظیمی" تدریجی درون حوضه ای از سوی مردم، از گسترش و تمرکز بی ضابطه صنعت ناسازگار با اقلیم و کشاورزی در اصفهان جلوگیری می شد و امروز زاینده رود به این روز نمی افتاد. تنها کارکرد اجرای این طرح های انتقال آب آن بود که مردم را از حقیقت حاکم بر زاینده رود دور نگاه داشت تا مسیر آنچه که از آن با نام فریبنده "توسعه" نام برده می شود، هموارتر شود.
تجربه ناخوشایند مدیریت منابع آبی می گوید در هر دوره ای که تقاضای آب در اطراف زاینده رود زیاد شد، به جای "مدیریت تقاضا" با صرف هزینه های گزاف به "مدیریت عرضه" آن هم از نوع "سازه بنیان" و "بتن محور" آن پرداخته شد؛ شیوه ای که می توان بدون تعارف از آن به عنوان "تزریق مُسکّن" نام برد. نگرش و روشی گران قیمت و البته پر عارضه که اگرچه درد را برای دوره ای آرام می کند، اما عفونت درون را با گذشت زمان بد و بدتر می کند و سرانجام امیدوارکننده ای ندارد.
با اجرای طرح های انتقال آب از سرشاخه های کارون به زاینده رود طی نیم قرن گذشته و با همان شیوه مسکن درمانی گران قیمت، زاینده رود بیمار، هفتاد سال سرپا نگه داشته شد، اما هرچه پیش رفتیم، عفونت درون عمیق تر شد.
اما گویا بدون توجه به تجربه های تلخ و البته گران قیمت «مسکن درمانی» در دوره های گذشته، باز هم تامین و تزریق آرام بخش برای این بیمار کهنسال همچنان در دستور کار است و روشی برای درمان قطعی و عفونت زدایی از پیکر آن تاکنون یافت نشده است.
گردهمایی مردم و کشاورزان اصفهان در بستر زاینده رود هم تا این لحظه تنها دستاوردی که داشته، تاکید مجدد وزارت نیرو بر اجرا و بهره برداری سومین دوره مسکن درمانی زاینده رود با اجرای طرح «تونل کوهرنگ ۳» بوده است. اینبار هم قرار است ۲۷۰ میلیون مترمکعب آب از سرشاخه های کارون (بخوانید ۲۷۰ میلیون دز واکسن آرامبخش) به جان این بیمار نگون بخت تزریق شود تا صرفا درد را آرام کند ولی پرسش اینجاست که این روند نابخردانه تا کجا ادامه خواهد یافت؟ آیا تزریق این مقدار آب از منبع جدید، زاینده رود را زنده خواهد کرد؟ بافرض اینکه زاینده رود با این منبع آبی جدید زنده شد - که البته امری محال است-، تکلیف اراضی کشاورزی و حقابه بران از زاینده رود چیست؟
پنج یا دهسال دیگر برای زاینده رود چه باید کرد؟
آیا این شیوه مسکن درمانی در استانی که سالانه ۸۸.۵ درصد از منابع آبی خود را (معادل ۵۵۴۱ میلیون مترمکعب)، صرف تولیدات کشاورزی می کند تا رتبه چهارم تولید کننده محصولات کشاورزی آبی کشور را از آن خود سازد، می تواند پایدار و اثرگذار باشد؟ امیدوارم تا مردم اصفهان که به نمایندگی از طرف ملت ایران این بیمار هفتاد ساله را همراهی می کنند، این بار با نگاهی دقیق و عمیق به تجربیات تلخ، شکست خورده و گران قیمت گذشته، تکرار و تداوم روش «مسکن درمانی» را برنتابند و برای احیای پایدار و همیشگی بزرگترین رودفلات مرکزی ایران، برپایه خرد جمعی و درنظر گرفتن این بخش از «گزارش آمایش سرزمین استان اصفهان» که آشکارا می گوید؛ «...حوضه آبریز گاوخونی جز هشت حوضه اول در سطح کشور با مصارف زیاد کشاورزی، در بخش صنعت دومین حوضه با مصرف بالا و در بخش شرب چهارمین حوضه با مصرف بالا می باشد» طرحی نو دراندازند.
انتقال آب بین حوضه ای از هر «مبدا» به هر «مقصد»، جز تباهی و خسران دستاورد دیگری نداشته و نخواهد داشت. افسوس که مدیران منابع آب کشور از تجربه تلخ و بسیار پرهزینه زاینده رود که آیینه تمام نمای شکست طرح های انتقال آب بین حوضه ای کشور است پند و اندرز نیاموختند و همچنان بر تکرار تجربیات شکست خورده گذشته پافشاری می کنند. «انتقال آب بین حوضه ای» نه تنها برطرف کننده مشکل نیست بلکه خود «پدید آورنده» مشکل است.
منبع: اسکان نیوز