کشاورزی مازندران در خطر طرحهای انتقال آب / طرحی که آب ندارد اما نان دارد!
دکترای علوم و مهندسی آب گرایش سازههای آبی گفت: خواستار لغو اجرای طرح "سامانه مهار نشت آب سد لار" و طرحهای مشابه شدیم؛ تا به کی مازندران بهعنوان پسانداز آبی دیده شود؟ متاسفانه آقایان دیگر از بیانش هم واهمهای ندارند، این نشان از نگرش بدون حساب و کتاب به مسئله منابع آبی مازندران دارد.
به گزارش خبر مازندران و به نقل از خبرگزاری فارس مازندران، بحث صدور مجور طرح مهار نشت آب سد لار و انتقال آن به تهران در یک ماه اخیر مورد انتقاد بسیاری از فعالان محیط زیست و کارشناسان حوزه آب و کشاورزی در استان مازندران قرار گرفته است؛ طرحی که قرار است آب سد لار که در رودخانه هراز جاری میشود برای تامین مصارف آشامیدنی به تهران انتقال داده شود.
غیر از استان سمنان حالا استان تهران هم چشم به منابع آبی مازندران دوخته؛ منابع آبی که باید آب اراضی کشاورزی مازندران را برای امنیت غذایی کشور تامین کند حالا دستخوش تصمیمات غیرکارشناسی میشود؛ تصمیماتی که خطرات جبرانناپذیری در تولید محصولات کشاورزی و تغییرات اقلیمی به همراه خواهد داشت.
در اینباره بابک مومنی دکترای علوم و مهندسی آب گرایش سازههای آبی و پژوهشگر در حوزههای آبی طی گفتوگویی با خبرنگار فارس از ساری، در پاسخ به این سؤال که نظرتان در پی حواشی بهحق ایجاد شده مبنی انتشار این خبر که شرکت آب منطقهای تهران مجوز اجرای طرح "سامانه مهار نشت آب سد لار" برای تأمین آب آشامیدنی پایتخت را دریافت کرده و پیگیر اجرای آن در بالادست سد در حال ساخت هراز است، چیست؟ اظهار کرد: به این موضوع باید با نگاه حوضهای بنگریم، چرا که آب امروز در صدر چالشهای کشور قرار گرفته و مشکلات خوزستان جلوی چشم ما قرار دارد.
وی افزود: مطالعات برای احداث سد لار توسط یک شرکت ایتالیایی در دهه ۵۰ انجام و این سد در نهایت در سال ۱۳۵۹ آبگیری شد، کارشناسان در همان مقطع بعد از آبگیری متوجه شدند که مخزن سد روی یک بستر آهکی قرار گرفته و نمیتواند آبگیری را بهطور کامل محقق کند، میزان آب مخزن این سد نیز زیر ۲۰۰ میلیون متر مکعب یعنی چیزی کمتر از یک سوم حجم آب پیشبینی شده بود.
*سد لار تمثالی از سد فریم صحرا
مومنی با بیان اینکه مشابه این سد را در فریم صحرای مازندران داریم، تصریح کرد: همانطور که میدانید این سد نیز که نتوانسته آبگیری مناسب را انجام دهد، سد ۱۵ خرداد در قم که روی سازه نمکی ایجاد شده و سد گتوند در خوزستان نیز عملا شوری آب رودخانه کارون را ارتقا میدهد، از جمله سدهایی هستند که استفاده و بهرهبرداری از منابع آبی را دچار چالش میکنند.
دکترای علوم و مهندسی آب گرایش سازههای آبی تاکید کرد: اصلا سازند آهکی لار در دنیا معروف بوده و این نشاندهنده این است که این سد آبنگهدار خوبی نیست! البته دوستان فراموش میکنند نمیگویند سد از ابتدا تماما برای تامین آب آشامیدنی تهران تاسیس نشده بود بلکه به همان اندازه برای کمک به کشاورزی در استان مازندران اختصاص داده شد که عملا تحویل آب دقیقی به مازندران نداشت، مگر در مواقع خاص که دچار تنش آبی باشیم همچون سال گذشته که در فاصله کوتاه خیلی محدود آبرسانی انجام شد.
*بهره نداشتن کشاورزی از آب سد لار
این پژوهشگر با بیان اینکه عملا کشاورزی مازندران نفعی از این سد نمیبرد، ادامه داد: اما بعد از آن وقتی دیدند سد نتوانسته ذخیره آبی را نشان بدهد، به این نتیجه رسیدند که فرار آب از این سد صورت میگیرد چرا که چشمههایی در پاییندست ظهور پیدا کردند که پیش از این نبودند، البته هستند کسانی که بر این باور نیستند.
وی یادآور شد: اما مسئله اینجاست که کشاورزی پایین دست و دشت هراز امروز بخشی از نیاز آبی خودش که قابل توجه نیز هست را از منابع آبی این چشمهها تامین میکند هم کشاورزی دشت هراز و هم بخش قابل توجهی از منابع آب آشامیدنی بابل، بابلسر و فریدونکنار از منابع آبی بالادستی سد هراز تامین میشود.
*دو سوم منابع آبی هم در بخش شمالی هراز یا مازندران قرار دارد
مومنی همچنین اظهار کرد: نکته مهم اینکه ما آبی که بهعنوان منابع پایدار میشناسیم "ذخیره برف" است، چون ذوب برف بهتدربج اتفاق میافتد و جریان سطحیاش به زمان کشت و کار ما میرسد، تعبیرهای هیدرولوژیک نشان میدهند که دو سوم از ذخیره برف تامینکننده منابع آب حوزه دشت هراز مربوط به دامنههای شمالی مازندران اتفاق میافتاد و یک سوم در دامنه جنوبی رو به تهران!
این استادیار گرایش سازههای آبی بیان میکند؛ حال بحث اینجا است که اگر انتقال آب بین حوزهای را انجام دهند چه اتفاقی میافتاد؛ اولا شرایط اقلیمی امروز کشور و جهان ما اصلا تشابهی با دهه ۵۰ ندارد، چرا که متوسط بارندگی دراز مدت ما تا قبل از آغاز دهه ۸۰، چیزی نزدیک به ۸۰۰ میلیمتر بود که اخیرا به زیر ۶۰۰ میلیمتر رسید که خود نشان از کاهش بارندگی و افزایش تبخیر دارد.
*ذخیره موجود در سد لار و نجات ۵۰ درصد از کشاورزی مازندران
وی اضافه کرد: همچنین عملا کشاورزی ما نسبت به دهه ۵۰ دچار چالش شده پدیده تغییر اقلیم اتفاق افتاده و رو به گسترش است، همه اینها نیاز به آب دارد، نمونه بارز این مسئله را در سال جاری میبینیم، در پایین دست هراز منتهی به دشت لالهآباد بابل و دابودشت آمل با تنش آبی شدید مواجه شدند که اگر تلاشهای نمایندگان مردم نبود و از همین ذخیره موجود سد لار استفاده نمیشد، یقینا در فصل کشت برنج با آسیبهای زیادی مواجه میشدیم و حتی شاید ۵۰ درصد از برنجکاران زمین خود را رها میکردند.
مومنی تاکید کرد: با این اوصاف اگر بخواهند به اندازه با عنوان مهار نشتی سد لار آب را به سمت تهران منحرف کنند مطمئنا این چالشها را حتی در شرایط نرمال خواهیم داشت و خسارات عدیدهای به کشت برنج در دشت هراز بهعنوان دومین غله در سبد غذایی کشور در مازندران با ۱۰۸ هزار هکتار سطح زیر کشت و ۸۵ هزار اراضی خالصه که نقش مهم و اساسی در تولید این محصول استراتژیک دارد، وارد خواهد شد.
*لزوم مدیریت صحیح الگوی کشت برنج در استانهای شمالی
دکترای علوم و مهندسی آب گرایش سازههای آبی در مازندران گفت: ما تجربه اشتباه کشت ۶۱ هزار هکتار اراضی خوزستان را داریم، میبینیم چون در بقیه کشور میزان تبخیر و تعرق برنج چند برابر استانهای گیلان و مازندران است، کشت برنج فقط در این دو استان سازگار است که این یک ویژگی امنیتی و حیاتی کشور محسوب میشود، ما با مدیریت صحیح بر مبنای استفاده از ظرفیتهای همین دو استان باید مخاطرات را دور کنیم.
وی افزود: تا زمانی که منابع جبرانی این انتقال مشخص و شفافسازی نشود، این طرح نباید اجرا شود، موضوع دوم بحث مصارف آشامیدنی است، بخش عمدهای از مصارف آشامیدنی بابل، بابلسر، فریدونکنار، آمل، نور و محمودآباد، از سرشاخههای رودخانه هراز تامین میشود، از خودتان بپرسید که برداشت این آب از مسیر اصلی خودش چه تاثیری در ذخایر زیرزمینی خواهد داشت؟
*اجرای طرح و برداشت بیرویه آب
مومنی تاکید کرد: در اثر کمبود آب در درجه اول کشاورز سراغ منابع آب زیرزمینی میرود و فشار بیشتری را وارد میکند چرا که برداشت بیرویه آب زیرزمینی در جلگه مازندران علاوه بر ایجاد مسائل پیچیده، موضوع خاص و ویژه پیشروی آب شور را هم بهدنبال خواهد داشت، همچنین برداشت آب سطحی روی منابع آب شهرها موثر است.
این استاد دانشگاه پیام نور گفت: چرا بهانه مهار نشتی سد لار را بیان میکنند؛ بهعنوان استان مبدا هیچ دسترسی به اسناد پایهای این طرح نداریم، چون شنیدهها حاکی از آن است که در کنار این طرح، دوستان چشمداشتی بر رودخانه لاسم رود دارند، پس لازم است، علاوه بر محدودیتهای کمی که اینجا بهوجود میآید به مسئله محدودیتهای کیفی هم بپردازیم.
*میخواهند آب لاسمرود را هم ببرند!
وی خاطرنشان کرد: همانطور که میدانید، یکی از اصلیترین منابع هراز آب لاسمرود است اگر قرار باشد آب لاسمرود را ببرند، میزان آلایندگی و کیفیت آب باقیمانده آب هراز افزایش و با چالشی بسیار اساسی مواجه خواهد شد، معلوم نیست که بتواند قابل بهرهبرداری باشد، همین الان بحران کیفی آب را در مازندران داریم، اصلا منابع زیرزمینی خیلی قابل توصیه در مصارف آشامیدنی نیستند، از طرفی فاضلابها تصفیه نمیشوند و به افزایش شوری آب بهمعنای کاهش استانداردهای کیفی کمک میکنند، الان هم آب زیرزمینی ما تا چند برابر افت کرده است.
*بیچاره سد منگل! آب از بالادست برداشت میشود
مومنی با اشاره به سدی در منطقه منگل که در پایین دست بهعنوان سد مخزنی هراز در حال تاسیس است، گفت: این سد در طول ۱۰ سال حدود ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشت، جالب اینجاست که برداشت آب از بالادست اتفاق میافتاد و چون آبی نمیرسد، این پروژه ناموفق خواهد بود، با اجرای این طرح این بحث هم به چالش کشیده میشود که جا دارد بپرسیم که آیا برای اینها چارهاندیشی صورت گرفته است؟
دکترای علوم و مهندسی آب گرایش سازههای آبی تاکید کرد: بحث دیگری که اهمیت زیادی دارد و همیشه شعارش داده شد ولی در میدان عمل اتفاق نیفتاد بحث " صیانت از محیط زیست و اکوسیستم" است، این محیط زیست ارثیه گذشتگان ما نیست بلکه امانت نسلهای آینده است، گذشتگان ما با عملکرد پایدار و سازگار آن را به شکلی حفظ کردند که امروز به دست ما رسید، مردم در گذشته از قنات استفاده کرده و از سفره آبی به اندازه توانش برداشت کرده و آب را در آببندانها ذخیره میکردند تا هم جلوی خطر سیل را گرفته و هم آبهای نابهنگام را جمعآوری کنند.
*لزوم مراقبت از اکوسیستم
این پژوهشگر بیان کرد: امروز سؤال اینجا است که هدف ما امروز از این همه پروژه سدسازی و انحراف آب چیست؟ آیا آخرین ذخیره جنگلهای هیرکانی قرار است با سلامت به نسل آینده برسد یا خیر؟ یا اکوسیستم اطراف رودخانههای استانهای شمالی کشور حفظ شود؟
وی گفت: حال این اکوسیستم در حاشیه هراز وجود دارد متولی حفظ آن هم سازمان منابع طبیعی است، همچنین سازمان حفاظت محیطزیست نسبت به تمامی موجودات زنده و پویا اطراف این اکوسیستم مسؤول است باید بفهمیم که اکوسیستمها تابع مرزهای اقلیمی هستند نه مرزهای سیاسی! برخی فقط به منافع خودشان فکر میکنند نه طبیعت؛ امروز صنایع را در استانهای فلات مرکزی توسعه میدهیم و هیچ برنامهای برای اصلاح الگوی مصرف آب نداریم.
*برخورداری از ضعیفترین مدلهای آمایشی در کشور
مومنی در ادامه بیان کرد: متاسفانه مصرف آب در تهران یک و نیم برابر سرانه مصرف آب در کشور است، چون تامین بیشتر است، مصرف هم بیشتر؛ در حالی که باید صنایع را به جای درست برد، نه که از بستر خودش خارج کرد، اگر مبنای آمایش آبمحور را در نظر بگیریم، کشور ما از ضعیفترین مدلهای آمایشی برخوردار است، یک سری شهرها و منابع خاص که منابع آبی فقیری دارند در حال توسعه صنعتی هستند.
این دکترای علوم و مهندسی آب گرایش سازههای آبی خاطرنشان کرد: مازندران بهدلیل همسایگی با استان تهران نباید تاوان بدهد، این اکوسیستم و مردم مظلوم و تولیدکنندگان اینجا مشکل دارند، در مسئله فینسک نیز مرز جغرافیایی را جابهجا میکنند، در حوزه هیدرولوژیک خزر را به سمنان متصل میکنند، یک شبه با لابیهای سیاسی و قدرت نباید وارد عمل شوند.
*این اقدام آب دارد یا نان؟
وی با تاکید بر اینکه این اقدامات اگر برای کسی آب نداشته باشد برای برخی نان دارد، تصریح کرد: این مسئله فنی و تخصصی، باید توسط دانشگاهها بهعنوان مرجع تخصصی معتبر سراسر دنیا بررسی و سند مطالعاتی آن توسط هر مشاوری با داخل دانشگاهها و حوزههای مبدا و مقصد مورد بررسی قرار بگیرد.
مومنی یادآور شد: جالب اینجا است که ادارهکل محیط زیست هم مخالفت خود را نسبت به اجرای این طرح بیان کرد ولی در نهایت سازمان حفاظت محیط زیست کشور تصمیم گرفت و مجوز زیستمحیطی را به این پروژه صادر کرد، اصلا چرا بهدنبال این هستند که هر چه سریعتر کارشان را انجام بدهند، دنبال چه چیزی هستند؟ باید بررسیهای تخصصی در ساختار مستقل انجام شود انتظار داریم که این اتاق شیشهای و شفاف را دولت جدید بهوجود بیاورد تا از این اتفاق جلوگیری شود.
*انتقال آب بین حوزهای در این شرایط پذیرفته نیست
دکترای علوم و مهندسی آب گرایش سازههای آبی افزود: راستی با اینکه ذخیره آب سد لار به ۲۰۰ میلیون متر مکعب رسیده بود، وزارت نیرو در سال ۱۳۹۵ آمدند میزان تخصیص استان تهران از رودخانه هراز را ۳۳۰ میلیون متر معکب اعلام کردند که غلط است؛ علتش چیست، بهجز اینکه بخواهند ادامه پروژه را توجیه کنند؛ در سند یونسکو پنج شرط اساسی برای انتقال آب بین حوزهای با رویکرد شرایط خاص در نظر گرفتند.
این فعال حوزههای آبی گفت: شرط اول اینکه همه راههای ممکن را در استان مقصد را رفته باشید، دوم اینکه این پروژه نباید خسارت جبرانناپذیری در منطقه مبدا داشته باشد که با این اوضاع خسارت زیادی دارد، پس هیچگونه چالش جبرانناپذیر زیست محیطی نباید اتفاق بیافتد، جالب نیست، در سال ۱۳۸۰ حاکمیت، هراز را منطقه زیستمحیطی حفاظت شده تعریف میکند بعد الان میخواهند این منابع را راحت ببرند.
*حافظان منابع آبی چه کسانی هستند؟
وی تاکید کرد: در خصوص اجرای این طرح باید، در سطوح حکومتی عالیترین مقام استان، شرکت آب منطقهای استان مازندران، در صف اول مطالبه قرار بگیرند و برای مردم و کشاورزان مظلوم توضیح بدهند که جبران طرح به چه صورتی است و چه فکری در مورد آن شده؟ اگر همنظر هستند که خسارت میآورد کسی که متولی آب است باید دفاع کند، شرکت آب و فاضلاب استان هم باید مشخص کند که چرا به اسم آب آشامیدنی میخواهند به منابع آبی مازندران چنگ بزنند.
مومنی اظهار کرد: وضعیت افق آب آشامیدنی استان مازندران خوب نیست و دچار چالش هستیم، ادراهکل حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی و آبخیزداری بهعنوان مهمترین دستگاهها در کنار دادستانها که دبیر شورای حفظ حقوق بیتالمال هستند باید حساسیت به خرج دهند، جهاد کشاورزی استان ادعا دارد که مازندران قطب اول کشاورزی است باید مطالبهگری کرده و از قدرت در سطوح ملی استفاده کنند.
*کشاورزی را دریابید، امنیت ماست
این دکترای علوم و مهندسی آب گرایش سازههای آبی خاطرنشان کرد: کشاورزی فقط خروجی اقتصاد ندارد بلکه مباحث معیشتی، امنیتی و غذایی برای کشور به مازندران گره خورده ، باید با این رویکر نگاه کنند در نهایت پشتیبانان و نمایندگان مجلس وکیل و حافظ مردم هستند ما صدایمان به جایی نمیرسد در کنارشان باید بدانیم که نقش ائمه جمعه استانها در این پروژهها چه بوده است.
وی در پایان با بیان اینکه پس از اطلاع از این مسئله طی مشورت با سردار سعادتی نماینده مردم بابل در مجلس شورای اسلامی، متنی تنظیم و با امضای نمایندگان دیگر به رئیس جمهور ارسال شد گفت: در این متن توجیهات فنی را مطرح کرده و خواستار لغو اجرای این طرحها و طرحهای مشابه شدیم تا کی مازندران بهعنوان پسانداز آبی دیده شود که تفکر غلط و اشتباهی است، متاسفانه آقایان دیگر از بیانش هم واهمهای ندارند، این نشان از نگرش بدون حساب و کتاب دارد و چالشهای بیشتر از سد فینسک بوده و سبب تشدید تنش آبی در دشت استراتژیک هراز خواهد شد.